نحوه استخراج اتریوم: راهنمای کامل و گام به گام ماینینگ ETH

نحوه استخراج اتریوم: از گذشته پررونق تا افق های نوین کسب درآمد
شاید زمانی استخراج اتریوم (ETH) یکی از پرسودترین فعالیت ها در دنیای ارزهای دیجیتال به شمار می رفت، اما از سپتامبر ۲۰۲۲ و پس از رویداد مهم «مرج» (The Merge)، استخراج مستقیم اتریوم دیگر امکان پذیر نیست. این تحول بزرگ، مکانیزم اجماع شبکه اتریوم را از اثبات کار (Proof of Work – PoW) به اثبات سهام (Proof of Stake – PoS) تغییر داد و دوران جدیدی را برای این شبکه آغاز کرد. ماینرهایی که پیش از این به رمزگشایی معادلات پیچیده مشغول بودند، اکنون باید مسیرهای دیگری را برای کسب درآمد در پیش بگیرند.
در این مقاله، قصد داریم سفری در زمان داشته باشیم؛ از دوران پررونق استخراج اتریوم با تجهیزات خاص و نرم افزارهای پیچیده گرفته تا دلایل این تغییر اساسی در ساختار شبکه و فرصت های نوینی که پس از آن برای علاقه مندان به دنیای بلاک چین پدید آمده است. همچنین به بررسی جایگزین هایی برای ماینرهایی می پردازیم که تجهیزات گران قیمت خود را در اختیار دارند و به دنبال ادامه فعالیت در این عرصه هستند. هدف ما این است که تصویری شفاف و جامع از گذشته، حال و آینده کسب درآمد از اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال قابل استخراج ارائه دهیم.
استخراج اتریوم: روایتی از دوران اثبات کار (PoW) و شور و شوق ماینرها
در سال هایی که اتریوم بر پایه مکانیزم اثبات کار (Proof of Work) فعالیت می کرد، فرایند استخراج (Mining) نقش حیاتی در حفظ امنیت و پایداری شبکه ایفا می کرد. ماینرها، که به نوعی نگهبانان شبکه بودند، با استفاده از قدرت محاسباتی سخت افزارهای خود، به حل مسائل پیچیده رمزنگاری می پرداختند تا تراکنش ها را تأیید کرده و بلاک های جدید را به بلاک چین اضافه کنند. این رقابت فشرده نه تنها به تمرکززدایی شبکه کمک می کرد، بلکه هر ماینر را در صورت موفقیت، مستحق پاداشی از جنس اتر (ETH) و کارمزدهای تراکنش می ساخت.
استخراج اتریوم در عصر اثبات کار (PoW): نگاهی به قلب تپنده شبکه
استخراج اتریوم، مفهومی بود که پیش از تغییر بزرگ شبکه، به معنای رقابت میان ماینرها برای حل معماهای رمزنگاری بود. در این رقابت، هر ماینر که زودتر به پاسخ صحیح می رسید، حق اضافه کردن بلاک جدیدی از تراکنش ها را به بلاک چین به دست می آورد و در ازای آن، پاداش دریافت می کرد. این فرایند که شباهت زیادی به استخراج بیت کوین داشت، نقش محوری در تأمین امنیت و حفظ ماهیت غیرمتمرکز اتریوم ایفا می کرد. الگوریتم اصلی مورد استفاده در آن زمان، ایت هش (Ethash) بود.
ایت هش یک الگوریتم هش حافظه بر بود که به طور خاص برای مقابله با دستگاه های تخصصی استخراج یا ASICها طراحی شده بود. این طراحی هوشمندانه باعث می شد که استخراج اتریوم تا حد زیادی با استفاده از کارت های گرافیک (GPU) به صرفه باقی بماند. هدف از این مقاومت در برابر ASICها، تضمین این بود که استخراج اتریوم در دست تعداد معدودی از شرکت های بزرگ با سرمایه های عظیم قرار نگیرد و افراد عادی نیز بتوانند با تهیه کارت های گرافیک، در فرایند استخراج مشارکت کنند. این موضوع، به غیرمتمرکز بودن شبکه کمک شایانی می کرد و از بروز تمرکز قدرت در دستان چند ماینر بزرگ جلوگیری می کرد. هر چه افراد بیشتری توانایی مشارکت در استخراج را داشتند، شبکه مقاوم تر و امن تر می شد.
کیت استخراج: ابزارآلات مورد نیاز یک ماینر اتریوم
ماینینگ اتریوم، فعالیتی بود که نیازمند مجموعه ای از سخت افزارهای قدرتمند و هماهنگ بود که به آن «ریگ استخراج» (Mining Rig) گفته می شد. این ریگ ها، ترکیبی از اجزای کامپیوتری بودند که با هدف انجام محاسبات پیچیده و سریع برای استخراج بهینه اتریوم گردآوری شده بودند. درک این اجزا، حتی در دوران پس از استخراج اتریوم، به درک بهتر فناوری های بلاک چین کمک می کند.
کارت گرافیک (GPU): قهرمان بلامنازع عرصه ماینینگ اتریوم
در قلب هر ریگ استخراج اتریوم، مجموعه ای از کارت های گرافیک قدرتمند (GPU) قرار داشتند. این کارت ها، برخلاف پردازنده های مرکزی (CPU)، برای انجام محاسبات موازی و تکراری بهینه سازی شده بودند که دقیقاً همان چیزی بود که الگوریتم Ethash نیاز داشت. کارت های گرافیک از هر دو برند AMD و Nvidia در بین ماینرها محبوبیت داشتند. مدل هایی نظیر NVIDIA GeForce RTX 3080 و AMD Radeon RX 5700 XT به دلیل ترکیب مناسبی از هش ریت بالا و مصرف انرژی قابل قبول، به انتخاب های اصلی تبدیل شده بودند. مزیت اصلی GPUها انعطاف پذیری آن ها بود؛ یک کارت گرافیک می توانست پس از پایان دوران استخراج اتریوم، برای ماینینگ ارزهای دیجیتال دیگر یا حتی برای کارهای گرافیکی و بازی مورد استفاده قرار گیرد.
دستگاه های ASIC: ظهور غول های صنعتی و چالشی که ایجاد کردند
اگرچه الگوریتم Ethash طراحی شده بود تا در برابر ASICها مقاوم باشد، اما با گذشت زمان، شرکت های بزرگ توانستند دستگاه های ASIC مخصوص استخراج اتریوم را تولید کنند. این دستگاه ها، مانند Antminer E3 از Bitmain، قادر بودند هش ریت بسیار بالاتری نسبت به GPUها ارائه دهند و مصرف انرژی بهینه تری داشتند. با این حال، ظهور ASICها با مخالفت هایی از سوی جامعه اتریوم مواجه شد، زیرا آن ها نگرانی هایی را در مورد تمرکزگرایی قدرت استخراج و خارج شدن کنترل شبکه از دست ماینرهای عادی ایجاد کردند. ASICها انعطاف پذیری GPUها را نداشتند و فقط برای یک الگوریتم خاص طراحی می شدند، بنابراین سرمایه گذاری روی آن ها پر ریسک تر بود.
سایر اجزای ریگ استخراج
یک ریگ استخراج فراتر از کارت های گرافیک، به اجزای دیگری نیز نیاز داشت تا بتواند به صورت پایدار و کارآمد فعالیت کند. این اجزا عبارت بودند از:
- شاسی: یک فریم محکم و باز که امکان نصب چندین کارت گرافیک و تهویه مناسب را فراهم می کرد.
- مادربرد: مادربردی با تعداد زیاد اسلات های PCI Express برای اتصال چندین GPU.
- پردازنده مرکزی (CPU) و رم (RAM): برخلاف استخراج، این اجزا نیاز به قدرت زیادی نداشتند و معمولاً یک پردازنده معمولی و 4 تا 8 گیگابایت رم کافی بود.
- منبع تغذیه (PSU): مهم ترین بخش پس از کارت گرافیک بود. یک پاور قدرتمند (معمولاً بالای ۱۰۰۰ وات) برای تأمین برق پایدار و مطمئن تمامی اجزا، به ویژه GPUها، حیاتی بود.
- حافظه ذخیره سازی (SSD/HDD): یک درایو SSD کوچک (مثلاً ۱۲۰ گیگابایت) برای نصب سیستم عامل و نرم افزارهای استخراج کفایت می کرد.
- کابل ها و رایزرها: کابل های مخصوص PCI Express و رایزرها برای اتصال کارت های گرافیک به مادربرد ضروری بودند.
- سیستم تهویه و خنک کننده: مدیریت دما برای ریگ های ماینینگ بسیار مهم بود. فن های قدرتمند و جریان هوای مناسب برای جلوگیری از داغ شدن بیش از حد و آسیب دیدن سخت افزار لازم بود.
- اینترنت پایدار: اگرچه مصرف اینترنت بالا نبود، اما پایداری اتصال برای عملکرد مداوم و بدون وقفه ریگ ضروری بود.
رقص نرم افزارها و استخرها: مراحل عملی راه اندازی استخراج (به عنوان خاطراتی از گذشته)
پس از تهیه و اسمبل کردن قطعات سخت افزاری، نوبت به دنیای نرم افزار و اتصال به شبکه می رسید. این مراحل، قلب تپنده عملیات استخراج بودند که یک ریگ سخت افزاری را به یک ماینر فعال تبدیل می کردند. تجربه راه اندازی یک سیستم استخراج، شبیه به ساخت یک ارکستر دیجیتال بود که هر ساز (سخت افزار) باید با رهبری نرم افزار، آهنگی هماهنگ (هش ریت) را می نواخت.
۱. ساخت کیف پول اتریوم: دروازه ورود به دنیای پاداش ها
اولین گام عملی برای هر ماینری، ساخت یک کیف پول اتریوم بود. این کیف پول، حکم صندوقچه ای دیجیتالی را داشت که اترهای استخراج شده به آن واریز می شدند. کیف پول های نرم افزاری مانند متامسک (MetaMask) یا تراست والت (Trust Wallet) و کیف پول های سخت افزاری نظیر لجر (Ledger) و ترزور (Trezor) گزینه هایی محبوب بودند. مهم ترین اصل در این مرحله، حفظ عبارت بازیابی (Seed Phrase) کیف پول بود؛ کلماتی که کلید دسترسی به دارایی های دیجیتال به شمار می رفتند و فراموشی یا از دست دادن آن ها می توانست به معنای از دست رفتن تمام پاداش های کسب شده باشد.
۲. پیوستن به استخرهای استخراج: هم قدم شدن در مسیر سودآوری
با توجه به سختی بالای شبکه اتریوم، استخراج انفرادی (Solo Mining) به ندرت سودآور بود، مگر برای ماینرهای بسیار بزرگ با هزاران GPU. به همین دلیل، اکثر ماینرها به «استخرهای استخراج» (Mining Pools) می پیوستند. استخر، گروهی از ماینرها بود که قدرت محاسباتی خود را با یکدیگر ترکیب می کردند و شانس یافتن بلاک را به شدت افزایش می دادند. پس از یافتن بلاک، پاداش آن بر اساس سهم هر ماینر در قدرت پردازشی کل استخر، بین اعضا تقسیم می شد. استخرهایی مانند Ethermine، F2Pool و SparkPool در دوران خود از محبوبیت بالایی برخوردار بودند.
۳. نرم افزارهای استخراج: ابزارهایی که ریگ ها را به کار می انداختند
نرم افزار استخراج، پلی بود میان سخت افزار ماینر و استخر استخراج. این نرم افزار مسئولیت ارتباط با استخر، دریافت وظایف ماینینگ، ارسال هش های پیدا شده و دریافت پاداش را بر عهده داشت. نرم افزارهایی مانند PhoenixMiner، Claymore Miner، Ethminer و T-Rex Miner از جمله گزینه های رایج و کارآمد بودند. تنظیمات این نرم افزارها شامل وارد کردن آدرس استخر، آدرس کیف پول و گاهی تنظیم پارامترهای فنی GPU برای بهینه سازی عملکرد می شد.
نکات بهینه سازی: جادوی افزایش سود
یک ماینر با تجربه می دانست که صرفاً راه اندازی ریگ کافی نیست. بهینه سازی، کلید افزایش سودآوری و کاهش هزینه ها بود. این شامل مواردی چون:
- اورکلاک (Overclocking) و آندر ولت (Undervolting): افزایش فرکانس حافظه و هسته کارت گرافیک برای افزایش هش ریت، همزمان با کاهش ولتاژ برای کاهش مصرف برق و تولید گرما.
- مدیریت دما: حفظ دمای مطلوب برای GPUها از طریق فن های قدرتمند و تهویه مناسب، نه تنها عمر سخت افزار را افزایش می داد بلکه عملکرد پایدار را تضمین می کرد.
- انتخاب سیستم عامل: برخی ماینرها از سیستم عامل های مخصوص ماینینگ مانند HiveOS یا SimpleMining استفاده می کردند که بهینه سازی های بیشتری برای استخراج ارائه می دادند.
دنیای استخراج اتریوم در دوران اثبات کار، همزمان با هیجان نوآوری و پیشرفت، با چالش هایی چون مصرف بالای انرژی و نگرانی های زیست محیطی نیز همراه بود که مسیر را برای تحولات آینده هموار می کرد.
سود و زیان: محاسبه معادله ای پیچیده در گذشته
سودآوری استخراج اتریوم در دوران PoW یک معادله چند متغیره بود که عوامل گوناگونی بر آن تأثیر می گذاشتند. این معادله نه تنها به نرخ هش دستگاه ها بستگی داشت، بلکه به سختی شبکه، قیمت لحظه ای اتریوم، هزینه های برق، و حتی کارمزدهای استخر استخراج نیز وابسته بود. ماینرها همواره در تلاش بودند تا با بهینه سازی هر یک از این عوامل، بیشترین سود را کسب کنند.
نرخ هش (Hash Rate)، به معنی قدرت پردازشی سخت افزار برای حل معادلات رمزنگاری، مهم ترین عامل در تولید پاداش بود. هرچه یک ریگ استخراج هش ریت بالاتری داشت، شانس بیشتری برای یافتن بلاک ها و در نتیجه کسب اتر بیشتر داشت. اما این قدرت پردازشی با سختی شبکه همسو بود. سختی شبکه، معیاری بود که نشان می داد حل معادلات چقدر دشوار است. با پیوستن ماینرهای بیشتر به شبکه، سختی نیز افزایش می یافت تا زمان تقریبی تولید بلاک ها ثابت بماند و این به معنای کاهش سهم هر ماینر از پاداش ها بود.
از سوی دیگر، قیمت اتریوم در بازار نقش تعیین کننده ای در سود نهایی ایفا می کرد. اگرچه ماینرها پاداش خود را به صورت اتر دریافت می کردند، اما ارزش دلاری این پاداش ها مستقیماً با نوسانات قیمت اتریوم تغییر می کرد. در کنار درآمد، هزینه های عملیاتی نیز بسیار مهم بودند. مهم ترین هزینه، قبض برق بود؛ ریگ های استخراج مصرف انرژی بالایی داشتند و در مناطقی با برق گران، سودآوری به شدت تحت الشعاع قرار می گرفت. هزینه های اولیه سخت افزار، استهلاک تجهیزات، و کارمزد استخر (معمولاً ۱ تا ۳ درصد از پاداش) نیز به جمع هزینه ها اضافه می شدند. برای تخمین سودآوری، ابزارهای آنلاین محاسبه گر ماینینگ وجود داشتند که با وارد کردن هش ریت، مصرف برق و قیمت برق، سود تقریبی را محاسبه می کردند و به ماینرها در تصمیم گیری هایشان کمک شایانی می کردند.
انقلاب بزرگ: The Merge و پایان دوران استخراج مستقیم اتریوم
یکی از مهم ترین و پیش بینی شده ترین تحولات در تاریخ بلاک چین اتریوم، رویداد The Merge یا ادغام بود که در سپتامبر ۲۰۲۲ به وقوع پیوست. این رویداد نه تنها به دوران استخراج مستقیم اتریوم پایان داد، بلکه مسیر آینده شبکه را به طور بنیادین تغییر داد و آن را وارد عصر جدیدی به نام اثبات سهام (Proof of Stake) کرد. این تغییر، پاسخ اتریوم به دغدغه هایی نظیر مصرف انرژی بالا و مسائل مقیاس پذیری بود که در مدل اثبات کار با آن مواجه بود.
چرا اتریوم دیگر ماین نمی شود؟ داستان ادغام بزرگ
پایان استخراج مستقیم اتریوم نتیجه یک تصمیم استراتژیک و طولانی مدت توسط توسعه دهندگان شبکه بود. The Merge به معنای ادغام لایه اجرایی فعلی اتریوم (Execution Layer) با لایه اجماع جدید (Consensus Layer) بود که پیش تر با نام Beacon Chain شناخته می شد. پیش از این ادغام، بلاک چین اتریوم از دو لایه موازی تشکیل شده بود: لایه اجرایی که تراکنش ها و قراردادهای هوشمند را پردازش می کرد (بر پایه PoW) و لایه بیکن چین که برای هماهنگی و مدیریت ولیدیتورها در PoS طراحی شده بود.
با انجام The Merge، مکانیزم اثبات کار به طور کامل از چرخه تأیید تراکنش ها حذف شد و لایه بیکن چین مسئولیت نهایی سازی بلاک ها و تأمین امنیت شبکه را بر عهده گرفت. این تغییر به معنای حذف ماینرها از اکوسیستم اتریوم بود، زیرا دیگر نیازی به حل مسائل پیچیده محاسباتی برای ایجاد بلاک وجود نداشت. در مدل اثبات سهام، ولیدیتورها (اعتبارسنج ها) با قفل کردن (استیکینگ) مقدار مشخصی اتریوم (۳۲ ETH) به عنوان وثیقه، در فرایند تأیید تراکنش ها مشارکت می کنند و پاداش دریافت می نمایند. این جابجایی بزرگ، اهداف اساسی و پایداری شبکه را هدف قرار داده بود:
- کاهش چشمگیر مصرف انرژی: اتریوم با PoW مصرف برق عظیمی داشت که معادل مصرف یک کشور کوچک بود. با PoS، مصرف انرژی بیش از ۹۹٪ کاهش یافت.
- افزایش مقیاس پذیری: اگرچه The Merge مستقیماً مقیاس پذیری را افزایش نداد، اما زیرساخت لازم برای پیاده سازی شاردینگ (Sharding) و سایر بهبودها را فراهم کرد که در آینده سرعت و کارایی شبکه را افزایش می دهد.
- افزایش امنیت شبکه: PoS به طور نظری امنیت بیشتری را در برابر حملات خاص (مانند حمله 51%) ارائه می دهد و هزینه حمله به شبکه را به طور قابل توجهی افزایش می دهد.
اتریوم ۲.۰ و تولد ولیدیتورها: نگاهی به آینده شبکه
مفهوم اتریوم ۲.۰ (Ethereum 2.0) که اکنون بیشتر با نام Consensus Layer و Execution Layer شناخته می شود، بیانگر همین تحولات پس از The Merge بود. در این ساختار جدید، دیگر خبری از ماینرها نیست. به جای آن ها، ولیدیتورها (Validators) نقش اساسی در حفظ امنیت و عملکرد شبکه ایفا می کنند. ولیدیتورها افرادی هستند که حداقل ۳۲ اتر را در شبکه قفل کرده اند تا حق اعتبارسنجی تراکنش ها و پیشنهاد بلاک های جدید را به دست آورند. این فرآیند با مصرف انرژی بسیار کمتری نسبت به استخراج PoW انجام می شود.
ولیدیتورها به صورت تصادفی انتخاب می شوند تا یک بلاک جدید را پیشنهاد داده یا بلاک های پیشنهادی توسط دیگران را تأیید کنند. در ازای مشارکت صادقانه و صحیح خود، پاداش هایی به صورت اتر دریافت می کنند. این پاداش ها از کارمزدهای تراکنش ها و پاداش های پروتکلی شبکه تأمین می شود. این سیستم، نه تنها به پایداری زیست محیطی کمک می کند، بلکه باعث می شود شبکه از نظر اقتصادی نیز کارآمدتر عمل کند. هرچند که نیاز به ۳۲ اتر برای ولیدیتور شدن ممکن است برای بسیاری از افراد سنگین باشد، اما راه حل هایی نظیر استیکینگ سیال (Liquid Staking) و پلتفرم هایی مانند Lido DAO این امکان را فراهم کرده اند که کاربران با هر مقدار اتر نیز بتوانند در فرایند استیکینگ مشارکت کرده و از پاداش ها بهره مند شوند.
چالش هایی که با PoS حل شدند: گره گشایی از معضلات گذشته
انتقال اتریوم به مکانیزم اثبات سهام (PoS) پاسخی قاطع به چندین چالش اساسی بود که در دوران اثبات کار (PoW) با آن مواجه بود. این تغییر نه تنها یک ارتقاء فنی، بلکه یک بازنگری عمیق در فلسفه عملیاتی شبکه محسوب می شد که برای گره گشایی از معضلات بلندمدت طراحی شده بود.
-
مصرف انرژی سرسام آور و نگرانی های زیست محیطی:
یکی از بزرگترین انتقادها به بلاک چین های اثبات کار، از جمله اتریوم در گذشته، مصرف انرژی فوق العاده زیاد آن ها بود. ریگ های ماینینگ در سراسر جهان به طور مداوم در حال مصرف برق بودند تا مسائل رمزنگاری را حل کنند. این مصرف انرژی نه تنها هزینه های عملیاتی بالایی را برای ماینرها به همراه داشت، بلکه نگرانی های جدی زیست محیطی را نیز در پی داشت. با مهاجرت به PoS، مصرف انرژی اتریوم بیش از ۹۹.۹۵٪ کاهش یافت و به سطح بسیار ناچیزی رسید که این شبکه را به یکی از پایدارترین بلاک چین ها از نظر مصرف انرژی تبدیل کرد.
-
خطر تمرکزگرایی ناشی از ظهور ASICها:
اگرچه الگوریتم Ethash اتریوم برای مقاومت در برابر ASICها طراحی شده بود، اما با گذشت زمان، دستگاه های تخصصی استخراج (ASIC) برای اتریوم نیز تولید شدند. این دستگاه ها، به دلیل کارایی بسیار بالاتر خود، می توانستند قدرت محاسباتی شبکه را در دست تعداد معدودی از شرکت های بزرگ ماینینگ متمرکز کنند. این تمرکزگرایی، روح غیرمتمرکز بلاک چین را تهدید می کرد و نگرانی هایی را در مورد امنیت و مقاومت شبکه در برابر حملات احتمالی افزایش می داد. در PoS، نیاز به سخت افزار گران قیمت از بین می رود و هر کسی با حداقل ۳۲ ETH می تواند ولیدیتور شود، که به طور نظری تمرکززدایی را افزایش می دهد.
-
تهدید کریپتوجکینگ (Cryptojacking):
در دوران اوج استخراج PoW، پدیده کریپتوجکینگ به یک تهدید جدی تبدیل شده بود. در این نوع حمله سایبری، هکرها به طور مخفیانه از قدرت پردازشی کامپیوترها، لپ تاپ ها یا حتی گوشی های موبایل کاربران برای استخراج ارزهای دیجیتال (از جمله اتریوم) سوءاستفاده می کردند. این بدافزارها اغلب از طریق لینک های مخرب یا وب سایت های آلوده وارد سیستم کاربران می شدند و بدون اطلاع آن ها، منابع سخت افزاری شان را برای ماینینگ به کار می گرفتند. با حذف PoW از اتریوم، این خطر برای کاربران اتریوم به طور قابل توجهی کاهش یافت، زیرا دیگر انگیزه و زیرساخت لازم برای چنین حملاتی وجود ندارد.
افق های جدید: جایگزین ها و مسیرهای نوین کسب درآمد در اکوسیستم بلاک چین
پس از «مرج» و پایان دوران استخراج مستقیم اتریوم، بسیاری از ماینرها که سرمایه گذاری های عظیمی در ریگ های استخراج و کارت های گرافیک خود کرده بودند، با سوالی اساسی مواجه شدند: حال که اتریوم دیگر قابل استخراج نیست، با این تجهیزات چه باید کرد؟ پاسخ در جستجوی جایگزین ها و فرصت های نوینی بود که در اکوسیستم گسترده تر ارزهای دیجیتال وجود داشت. این بخش، به بررسی مسیرهایی می پردازد که فعالان این حوزه پس از تغییر مکانیزم اجماع اتریوم در پیش گرفتند.
کسب درآمد از اتریوم: استیکینگ (Staking ETH)
با انتقال اتریوم به مکانیزم اثبات سهام (PoS)، مفهوم استیکینگ به عنوان جایگزین اصلی برای کسب پاداش در شبکه اتریوم معرفی شد. استیکینگ فرآیندی است که در آن کاربران، مقدار مشخصی از اتر خود را در شبکه قفل می کنند تا در فرایند اعتبارسنجی تراکنش ها و تأمین امنیت بلاک چین مشارکت کنند. این کار در ازای دریافت پاداش انجام می شود، مشابه پاداشی که ماینرها در دوران PoW دریافت می کردند، اما با مصرف انرژی بسیار کمتر و رویکردی متفاوت.
برای تبدیل شدن به یک ولیدیتور مستقل در شبکه اتریوم، فرد نیاز به قفل کردن حداقل ۳۲ اتر داشت. این مقدار قابل توجه، برای بسیاری از سرمایه گذاران خرد و حتی متوسط، دشوار بود. اینجاست که مفهوم «استیکینگ سیال» (Liquid Staking) و پلتفرم هایی مانند لیدو دائو (Lido DAO) وارد میدان شدند. لیدو دائو به کاربران امکان می دهد با هر مقدار اتر (حتی کمتر از ۳۲ ETH) در استیکینگ مشارکت کنند. کاربران اتر خود را به لیدو دائو واریز می کنند و در ازای آن، توکن های stETH را دریافت می کنند که نشان دهنده سهم آن ها در استیکینگ است. این توکن ها قابل معامله هستند و نقدینگی را برای اترهای قفل شده فراهم می کنند، در حالی که کاربران همچنان پاداش استیکینگ را به صورت stETH دریافت می کنند.
مزایای استیکینگ اتریوم متعدد است: نه تنها راهی برای کسب درآمد غیرفعال فراهم می کند، بلکه به امنیت و پایداری شبکه اتریوم نیز کمک می کند و با توجه به مصرف انرژی پایین تر نسبت به استخراج، سازگاری بیشتری با محیط زیست دارد. این روش، فرصتی را برای هولدرهای اتریوم فراهم می آورد تا از دارایی های خود سود کسب کنند، بدون اینکه نیاز به دانش فنی پیچیده یا سرمایه گذاری در سخت افزارهای گران قیمت داشته باشند.
پناهگاه های جدید ماینرها: ارزهای جایگزین قابل استخراج با GPU
برای ماینرهایی که پس از The Merge، ریگ های قدرتمند GPU خود را در اختیار داشتند، بازار ارزهای دیجیتال جایگزین که همچنان از مکانیزم اثبات کار (PoW) استفاده می کنند، به پناهگاهی مهم تبدیل شد. این ارزها، با الگوریتم های استخراج سازگار با کارت های گرافیک، فرصتی را برای ادامه فعالیت و کسب درآمد از سرمایه گذاری های سخت افزاری فراهم آوردند.
اتریوم کلاسیک (Ethereum Classic – ETC): میراثی از گذشته، پناهگاهی برای ماینرها.
اتریوم کلاسیک، فورکی از بلاک چین اصلی اتریوم است که پس از یک رویداد هک در سال ۲۰۱۶، از اتریوم جدا شد و همچنان به استفاده از الگوریتم Ethash و مکانیزم PoW ادامه داد. این ارز، به دلیل سازگاری کامل با ریگ های استخراج اتریوم، به سرعت به یکی از مقاصد اصلی ماینرهای ETH پس از The Merge تبدیل شد. با این حال، هجوم ماینرها به ETC، سختی شبکه را به شدت افزایش داد و سودآوری را تحت تأثیر قرار داد.
اتریوم اثبات کار (Ethereum PoW – ETHW): فورکی پر از چالش.
ETHW یک فورک بحث برانگیز دیگر از اتریوم بود که پس از The Merge با هدف حفظ مکانیزم PoW ایجاد شد. این فورک توسط گروهی از ماینرها و توسعه دهندگان شکل گرفت که مخالف انتقال اتریوم به PoS بودند. اما ETHW با چالش های فنی و امنیتی متعددی روبرو شد، از جمله مشکلات در شناسه های زنجیره ای (Chain ID) که باعث بروز سردرگمی و مشکلات دسترسی برای کاربران می شد. پایداری و آینده این شبکه همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد.
سایر گزینه های جذاب:
علاوه بر ETC و ETHW، چندین رمزارز دیگر نیز وجود دارند که با کارت های گرافیک قابل استخراج هستند و می توانند برای ماینرها گزینه های جذابی باشند. این ارزها هر کدام الگوریتم و ویژگی های خاص خود را دارند:
رمزارز | الگوریتم استخراج | وضعیت و ملاحظات |
---|---|---|
زی کش (Zcash – ZEC) | Equihash | متمرکز بر حریم خصوصی، قابلیت استخراج با GPU. |
ریون کوین (Ravencoin – RVN) | KAWPOW | شبکه ای برای انتقال دارایی ها، محبوب در میان ماینرهای GPU. |
مونرو (Monero – XMR) | RandomX | حریم خصوصی بالا، مقاوم در برابر ASIC، قابل استخراج با CPU و GPU. |
بیت کوین گلد (Bitcoin Gold – BTG) | Equihash | فورک بیت کوین با هدف مقاومت در برابر ASIC و استخراج با GPU. |
ارگو (Ergo – ERG) | Autolykos | بلاک چینی با تمرکز بر قراردادهای هوشمند و مقیاس پذیری، قابل استخراج با GPU. |
فلکس (Flux – FLUX) | ZelHash | پلتفرم رایانش ابری غیرمتمرکز، قابل استخراج با GPU. |
ماینرها برای انتخاب ارز جایگزین باید به عواملی مانند سودآوری فعلی (با استفاده از ماشین حساب های آنلاین)، حجم معاملات و نقدینگی ارز در صرافی ها، پایداری و امنیت شبکه، و جامعه فعال آن توجه کنند. گاهی اوقات، یافتن یک ارز نوظهور با پتانسیل رشد بالا و سختی استخراج پایین می تواند فرصت های سودآوری مناسبی را فراهم کند.
آینده ماینینگ اثبات کار: آیا هنوز امیدی هست؟
با وجود گرایش روزافزون بسیاری از بلاک چین ها به سمت مکانیزم اثبات سهام (PoS) به دلیل مزایای زیست محیطی و مقیاس پذیری، آیا می توان گفت که دوران ماینینگ مبتنی بر اثبات کار (PoW) به پایان رسیده است؟ پاسخ این سوال کمی پیچیده تر از یک بله یا خیر ساده است. در حالی که اتریوم، به عنوان دومین ارز دیجیتال بزرگ، از PoW فاصله گرفت، بسیاری از بلاک چین های دیگر، از جمله بیت کوین، همچنان به این مکانیزم وفادار مانده اند.
ماینینگ PoW مزایای انکارناپذیری در زمینه امنیت و تمرکززدایی دارد. این مکانیزم، از طریق رقابت آزادانه ماینرها، بالاترین سطح امنیت را برای شبکه فراهم می کند و به توزیع قدرت در سراسر جهان کمک می کند. بنابراین، بعید است که ماینینگ به طور کامل از بین برود؛ بلکه شاهد یک تغییر در تمرکز و توزیع آن هستیم. ماینرها احتمالاً به سمت ارزهای دیجیتال دیگری حرکت می کنند که همچنان از PoW پشتیبانی می کنند و پتانسیل سودآوری دارند. با کاهش رقابت در برخی از این شبکه ها (به دلیل خروج ماینرهای اتریوم)، شاید فرصت های جدیدی برای ماینرهای باهوش پدید آید.
در آینده، ممکن است شاهد نوآوری هایی در ماینینگ PoW باشیم که مصرف انرژی را بهینه کنند یا از منابع انرژی تجدیدپذیر بیشتری بهره ببرند. همچنین، بلاک چین های جدیدی ممکن است با الگوریتم های PoW مقاوم در برابر ASIC ظاهر شوند تا از تمرکزگرایی جلوگیری کرده و فرصت را برای ماینرهای GPU حفظ کنند. این تغییرات، ماینینگ PoW را به سمت یک دوره جدید از تکامل و سازگاری سوق خواهد داد، جایی که پایداری و کارایی، در کنار امنیت، از اهمیت بالایی برخوردار خواهند بود.
سخن پایانی: دانشی نو، مسیری روشن در دنیای کریپتو
سفر اتریوم از اثبات کار به اثبات سهام، یک نقطه عطف تاریخی در دنیای بلاک چین بود که نه تنها نحوه عملکرد دومین ارز دیجیتال بزرگ جهان را تغییر داد، بلکه چالش ها و فرصت های جدیدی را برای فعالان این حوزه پدید آورد. ماینرها، که روزگاری ستون فقرات شبکه اتریوم بودند، اکنون باید با نگاهی نو به دنیای ارزهای دیجیتال، مسیرهای جدیدی برای کسب درآمد بیابند.
دانستن «نحوه استخراج اتریوم» اکنون بیشتر به یک دانش تاریخی و پایه ای تبدیل شده است تا یک راهنمای عملی برای کسب سود. با این حال، درک مکانیزم های گذشته به ما کمک می کند تا تحولات کنونی و آینده را بهتر درک کنیم. اگرچه استخراج مستقیم اتریوم دیگر ممکن نیست، اما استیکینگ اتریوم و ماینینگ ارزهای دیجیتال جایگزین، افق های جدیدی را برای کسب درآمد باز کرده اند.
در دنیای پرشتاب ارزهای دیجیتال، مهم ترین دارایی، دانش و توانایی تطبیق پذیری است. سرمایه گذاران و علاقه مندان به این حوزه باید همواره خود را به روز نگه دارند، فرصت های جدید را شناسایی کنند و با دیدگاهی واقع بینانه، سرمایه گذاری های خود را مدیریت کنند. این مقاله تلاشی بود برای روشن کردن مسیر پرفراز و نشیب اتریوم و نشان دادن چشم اندازهای نوینی که پیش روی فعالان این بازار قرار دارد. باشد که این اطلاعات، چراغ راهی برای تصمیم گیری های آگاهانه تر در مسیر پرهیجان کریپتوکارنسی باشد.
سوالات متداول
آیا استخراج اتریوم با لپ تاپ یا گوشی موبایل امکان پذیر است؟
خیر، استخراج اتریوم، چه در گذشته و چه در حال حاضر (به دلیل تغییر مکانیزم به اثبات سهام)، با لپ تاپ یا گوشی موبایل به هیچ عنوان امکان پذیر یا سودآور نیست. در دوران اثبات کار، این کار نیازمند سخت افزارهای بسیار قدرتمند و تخصصی مانند کارت های گرافیک (GPU) یا دستگاه های ASIC بود که لپ تاپ ها و گوشی ها چنین توانایی پردازشی و سیستم خنک کننده ای را ندارند. نرم افزارهایی که ادعای استخراج با موبایل را دارند، غالباً کلاهبرداری هستند.
بهترین جایگزین برای استخراج اتریوم چیست؟
پس از رویداد The Merge، بهترین جایگزین برای کسب درآمد از خود اتریوم، «استیکینگ اتریوم» (Staking ETH) است. اما برای ماینرهایی که همچنان قصد استفاده از تجهیزات سخت افزاری (GPU) خود را دارند، ارزهای دیجیتالی مانند اتریوم کلاسیک (ETC)، زی کش (ZEC)، ریون کوین (RVN)، مونرو (XMR)، بیت کوین گلد (BTG)، ارگو (ERG) و فلکس (Flux) از جمله بهترین جایگزین ها برای استخراج هستند.
آیا استخراج اتریوم کلاسیک (ETC) سودآور است؟
سودآوری استخراج اتریوم کلاسیک (ETC) پس از مهاجرت ماینرهای اتریوم به این شبکه، با افزایش سختی همراه بوده است. سودآوری ETC به عوامل متعددی نظیر قیمت ETC، هزینه برق مصرفی، و قدرت هش ریگ بستگی دارد. ماینرها باید به طور مداوم این عوامل را رصد کرده و از ماشین حساب های سودآوری آنلاین استفاده کنند تا از به صرفه بودن عملیات خود اطمینان حاصل کنند.
برای استیکینگ اتریوم به چه مقدار ETH نیاز دارم؟
برای تبدیل شدن به یک ولیدیتور مستقل در شبکه اتریوم و استیکینگ مستقیم، نیاز به قفل کردن حداقل ۳۲ واحد اتریوم (ETH) دارید. اما اگر قصد دارید با مقدار کمتر از ۳۲ ETH در استیکینگ مشارکت کنید، می توانید از پلتفرم های «استیکینگ سیال» (Liquid Staking) مانند Lido DAO استفاده کنید که امکان مشارکت با هر مقدار اتریوم را فراهم می کنند و در ازای آن توکن های stETH به شما می دهند.
The Merge دقیقاً چیست و چه زمانی اتفاق افتاد؟
The Merge به معنای «ادغام» دو لایه اصلی بلاک چین اتریوم بود: لایه اجرایی (Execution Layer) که پیش از این بر پایه اثبات کار (PoW) بود، و لایه اجماع (Consensus Layer) که بر پایه اثبات سهام (PoS) و با نام Beacon Chain شناخته می شد. این رویداد در سپتامبر ۲۰۲۲ به وقوع پیوست و طی آن اتریوم به طور کامل از مکانیزم اثبات کار به اثبات سهام مهاجرت کرد. هدف از این تغییر، کاهش مصرف انرژی، بهبود مقیاس پذیری و افزایش امنیت شبکه بود.
آیا اتریوم 2.0 یک کوین جدید است؟
خیر، اتریوم ۲.۰ یک کوین جدید نیست، بلکه یک ارتقاء اساسی در شبکه اتریوم موجود است. این ارتقاء، که اکنون بنیاد اتریوم ترجیح می دهد از اصطلاحات Consensus Layer و Execution Layer به جای اتریوم ۲.۰ استفاده کند، به معنای بهبود ساختار زیربنایی و مکانیزم اجماع شبکه است. اتریوم (ETH) همان کوین قبلی است و ارزش آن تغییر نکرده، بلکه نحوه تأیید تراکنش ها و حفظ امنیت شبکه دگرگون شده است.
کارمزد استیکینگ اتریوم چقدر است؟
در استیکینگ مستقیم اتریوم، کارمزد مستقیمی به شما تعلق نمی گیرد، اما در پلتفرم های استیکینگ سیال (مانند Lido DAO)، معمولاً درصدی از پاداش های استیکینگ به عنوان کارمزد پلتفرم دریافت می شود. این درصد می تواند متغیر باشد، اما به طور معمول بین ۵ تا ۱۰ درصد از پاداش های دریافتی است. این کارمزدها برای پوشش هزینه های عملیاتی پلتفرم و ارائه خدمات استیکینگ سیال استفاده می شوند.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "نحوه استخراج اتریوم: راهنمای کامل و گام به گام ماینینگ ETH" هستید؟ با کلیک بر روی ارز دیجیتال، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "نحوه استخراج اتریوم: راهنمای کامل و گام به گام ماینینگ ETH"، کلیک کنید.