خلاصه کامل کتاب فرادرام در ادبیات نمایشی ایران اثر سیده طاهره حسینی

خلاصه کتاب فرادرام در ادبیات نمایشی ایران ( نویسنده سیده طاهره حسینی )

کتاب «فرادرام در ادبیات نمایشی ایران» اثر سیده طاهره حسینی، کاوشی عمیق در مفهوم فرادرام و جلوه های آن در نمایشنامه های معاصر ایرانی است. این اثر ارزشمند نشان می دهد که چگونه فرادرام، به عنوان نمایشی خودآگاه از ساختار خود، ریشه هایی کهن در نمایش های سنتی ایران دارد و در عین حال، با نظریات پست مدرن ارتباطی ناگسستنی برقرار می کند.

خلاصه کامل کتاب فرادرام در ادبیات نمایشی ایران اثر سیده طاهره حسینی

این کتاب، نگاهی نو به ادبیات نمایشی ایران می اندازد و تأثیرات آن را از نمایش های غربی فراتر می ببرد و پیشینه غنی فرانمایشی در فرهنگ خودی را برجسته می سازد. حسینی در این پژوهش، از چارچوبی منسجم بهره می برد تا الگوهای رایج فرادرام را با دقت و وسواس در آثار برگزیده ای از نمایشنامه نویسان معاصر کشورمان مورد بررسی تطبیقی قرار دهد. خواننده در این سفر تحلیلی، با مفاهیم بنیادین فرادرام، تکنیک های پیچیده آن و نمونه های ملموس کاربرد این پدیده در نمایشنامه های شاخص ایرانی آشنا می شود و حس می کند که چگونه مرزهای واقعیت و خیال در هم می آمیزند و او را به تجربه عمیق تری از نمایش فرا می خوانند. این اثر نه تنها برای پژوهشگران و دانشجویان تئاتر و ادبیات، بلکه برای هر علاقه مندی که می خواهد درکی عمیق تر از بطن نمایش و ارتباط آن با مخاطب پیدا کند، الهام بخش خواهد بود.

مقدمه ای بر مباحث فرادرام: تئاتری با ریشه های اصیل

بسیاری از منتقدان و کارشناسان تئاتر همواره بر این نکته تأکید کرده اند که ادبیات نمایشی ایران عمدتاً متأثر از تئاتر غرب است و به نظر می رسد که در ایران، پیشینه و ریشه ای بومی برای نمایش وجود ندارد. این دیدگاه، هرچند بخشی از واقعیت را نشان می دهد – چرا که تئاتر غربی بخش های عمده ای از صحنه های نمایش ایران را در اختیار گرفته و برخی از اشکال نمایشی بومی را به حاشیه رانده است – اما به قول سیده طاهره حسینی، تصویر کاملی ارائه نمی دهد. او معتقد است که با کاوش در مفهوم فرادرام، می توانیم به وضوح رد پای پدیده های فرانمایشی را در زبان و ساختار نمایش های سنتی ایران مشاهده کنیم.

این ایده زمانی جذاب تر می شود که به یاد آوریم هنرمندان غربی، زمانی که در مسیر نمایش به بن بست رسیدند، برای الهام و رهایی به سوی تئاتر شرق روی آوردند. پیتر بروک، کارگردان شهیر بریتانیایی، مثالی گویا از این جریان است که بارها به ایران سفر کرد و تحقیقات گسترده ای در زمینه نقالی، تعزیه، تخت حوضی و خیمه شب بازی انجام داد. او توانست از این نمایش های شرقی، یافته های بسیار ارزشمندی به دست آورد و آن ها را در آثار خود به کار برد. حسینی در کتابش به این خلأ تحقیقاتی در ادبیات نمایشی ایران اشاره می کند و اهمیت شناخت ریشه های بومی فرادرام را برجسته می سازد. خواننده با این مقدمه به این نکته پی می برد که قرار است با اثری روبرو شود که قصد دارد غبار از چهره تاریخ تئاتر ایران بردارد و جلوه های فراموش شده آن را دوباره زنده کند.

فرادرام: مبانی و مفاهیم بنیادین

در قلب کتاب «فرادرام در ادبیات نمایشی ایران»، سیده طاهره حسینی به تفصیل به مبانی و مفاهیم فرادرام می پردازد. او خواننده را با تعریفی عمیق و چندوجهی از این پدیده آشنا می کند و ریشه های نظری آن را در بستر جهانی و ایرانی مورد بررسی قرار می دهد. فرادرام، به سادگی، نمایشی است که خودآگاهانه به چگونگی شکل گیری و ساخته شدن دنیای نمایش درون خود می پردازد. این خودآگاهی، مرز بین صحنه و تماشاگر را کمرنگ می کند و مخاطب را به بازی و قضاوت درباره آنچه می بیند، دعوت می کند.

توضیح فرادرام و ارتباط آن با مخاطب

فرادرام تلاشی است برای دخیل کردن تماشاگر در جریان نمایش. این کار با ایجاد «نمایش در نمایش» آغاز می شود؛ پدیده ای که در آن، یک نمایش کوچک تر یا بخش هایی از آن، درون یک نمایش بزرگ تر اجرا می شود. این تمهید، فرصتی را فراهم می آورد تا نمایش با مخاطب ارتباطی عمیق تر برقرار کند و او را به مشارکت فعالانه در فرآیند کشف معنا دعوت نماید. رولان بارت، نظریه پرداز برجسته، تماشاگر را «وجدان نمایش» می داند و معتقد است که تئاتر غربی در برقراری این ارتباط دوطرفه ناتوان بوده است. اما حسینی، با نگاهی دقیق به تاریخ نمایش ایران، نشان می دهد که نقالی، تعزیه، خیمه شب بازی و تخت حوضی، در این زمینه موفقیت های چشمگیری داشته اند. این بخش از کتاب، خواننده را به سفری در تاریخ نمایش ایران می برد و او را با نمونه هایی زنده از تعامل میان هنرمند و تماشاگر آشنا می سازد.

فرادرام در گستره جهانی

کتاب «فرادرام در ادبیات نمایشی ایران» به این نکته اشاره می کند که فرادرام پدیده ای صرفاً ایرانی نیست و ریشه هایی در تئاتر غرب نیز دارد. بسیاری از درام نویسان و نظریه پردازان غربی، به اشکال مختلف به این خودآگاهی نمایشی پرداخته اند. با این حال، همانطور که پیش تر نیز اشاره شد، پیتر بروک با الهام از نمایش های شرقی، رویکردی متفاوت به فرادرام ارائه داد و نشان داد که چگونه نمایش های سنتی، با انعطاف پذیری و ظرفیت تعاملی بالای خود، می توانند منبعی غنی برای تئاتر مدرن باشند. حسینی با این مقایسه، اهمیت نگاه بین المللی به فرادرام را برجسته می کند و همزمان بر اصالت جلوه های آن در ایران تأکید می ورزد.

نمایش در ایران و جلوه های فرادراماتیک

شاید یکی از جذاب ترین بخش های این کتاب، کاوش در سابقه فرانمایشی در هنرهای نمایشی سنتی ایران است. حسینی به زیبایی نشان می دهد که چگونه نقالی، تعزیه، تخت حوضی و خیمه شب بازی، به گونه ای ناخودآگاه یا خودآگاه، از عناصر فرادراماتیک بهره می برده اند:

  • تخت حوضی: بر پایه بداهه پردازی بنا شده و کاملاً متأثر از فضای مجلس و حضور تماشاگران است. بازیگران تخت حوضی، به طور مستقیم با تماشاگران گفتگو می کنند، آن ها را به صحنه دعوت می کنند و حتی از واکنش هایشان برای پیشبرد نمایش استفاده می کنند. این همان دخالت دادن مستقیم تماشاگر در روند نمایش است که یکی از اصول بنیادین فرادرام محسوب می شود.
  • خیمه شب بازی: در این هنر، مرشد نه تنها بازیگر عروسک هاست، بلکه راوی داستان و گاهی حتی خود تماشاگر نیز می شود. او به طور مستقیم با مخاطبان صحبت می کند، آن ها را به خنده و تفکر وامی دارد و گاهی از آن ها سوالاتی می پرسد که ماهیت نمایشی آنچه را که می بینند، برجسته می سازد. این چندگانگی نقش، نمونه ای عالی از فرادرام است.
  • نقالی: در نقالی، نقال بر اساس نیاز و واکنش تماشاگران، می تواند نقل خود را افزایش یا کاهش دهد، بخش هایی را اضافه کند یا تغییر دهد. حسینی به پدیده «داستان در داستان» در نقالی اشاره می کند. او مثال شاهنامه و داستان رستم و سهراب را مطرح می کند که در روایت نقالان، حجم آن بیش از شش برابر نسخه اصلی شاهنامه می شود؛ زیرا نقال داستان ها و گفتگوهای فرعی بسیاری را بر حسب نیاز به آن می افزاید و مخاطب را در فضای مورد نظر خود قرار می دهد. راوی ابتدا در نقش نقال شروع به بازی می کند، اما بعدها به نقش های دیگر درمی آید و از زبان آن ها سخن می گوید. او همچنین نحوه اجرای خود را با توجه به تأثیرپذیری و واکنش مخاطب تغییر می دهد.
  • تعزیه: نماد کامل همکاری اجرا و تماشاگر است. در تعزیه، تماشاگران صرفاً نظاره گر نیستند؛ آن ها با نمایش همذات پنداری عمیقی دارند، گریه می کنند، عزاداری می کنند و گاهی خود را بخشی از واقعه کربلا حس می کنند. این هم زیستی عمیق و شکستن دیوار چهارم، تعزیه را به یکی از برجسته ترین نمونه های فرادرام در ایران تبدیل می کند.

با این توضیحات، خواننده درمی یابد که فرادرام پدیده ای نوظهور و صرفاً وارداتی نیست، بلکه ریشه های عمیقی در فرهنگ و سنت نمایشی ایران دارد که توسط سیده طاهره حسینی به زیبایی آشکار می شود. این درک، افق های جدیدی را برای تحلیل و نقد ادبیات نمایشی ایران می گشاید.

تکنیک ها و جلوه های فرادرام در آثار منتخب

پس از تبیین مبانی نظری، کتاب «فرادرام در ادبیات نمایشی ایران» به سراغ شناسایی و تحلیل تکنیک های فرادرام می رود. این بخش به خواننده کمک می کند تا ابزارهای عملی فرادرام را بشناسد و متوجه شود که چگونه این ابزارها در نمایشنامه ها به کار گرفته می شوند تا تجربه نمایشی متفاوتی خلق کنند. حسینی ابتدا به ارتباط فرادرام با فراداستان و پست مدرنیسم اشاره می کند؛ فراداستان به داستانی گفته می شود که بر داستانی بودن خود تأکید دارد و چارچوب ارجاع به واقعیت را زیر سوال می برد. فرادرام نیز، به مثابه برادر کوچک تر آن در عرصه نمایش، نمایشی است که درباره چگونگی شکل گیری و ساخته شدن دنیای نمایش و تأثیر آن بر دنیای واقعی و مخاطبین صحبت می کند. این رویکرد، در دو بعد سبک شناختی و فلسفی قابل مطالعه است.

شاخص ترین جلوه های فرادرام مورد بررسی در کتاب

سیده طاهره حسینی در کتاب خود، بر هفت تکنیک اصلی فرادرام تمرکز می کند که هر یک به نوعی به خودآگاهی نمایشی و تعامل با مخاطب یاری می رسانند:

  1. نمایش در نمایش (Play within a play): این تکنیک، اصلی ترین و عمده ترین تمهید فرادرام است. در این شیوه، یک نمایش کوچک تر یا بخش هایی از آن، درون یک نمایش بزرگ تر اجرا می شود. این کار باعث می شود مخاطب از ماهیت نمایشی آنچه که می بیند آگاه شود و بر مرز بین واقعیت و خیال تأمل کند.
  2. اقتباس (Adaptation): در این حالت، نمایشنامه نویس از متون موجود (ادبی، تاریخی، یا حتی نمایشنامه های دیگر) برای خلق اثر جدید استفاده می کند. اما اقتباس در بستر فرادرام صرفاً بازگویی یک داستان نیست؛ بلکه بازنمایی و بازآفرینی خلاقانه متن اصلی است که با ارجاع به منبع اصلی، بر جنبه های نمایشی و تفسیری اثر تأکید می کند.
  3. ترکیب ژانرها (Genre Mixing): فرادرام اغلب مرزهای ژانرهای سنتی را در هم می شکند و عناصری از کمدی، تراژدی، درام، و حتی موزیکال را با یکدیگر ترکیب می کند. این ترکیب ژانرها، انتظارات مخاطب را به چالش می کشد و او را به کشف ابعاد جدیدی از تجربه نمایشی دعوت می کند.
  4. مخدوش شدن مرز واقعیت و خیال (Blurring of Reality and Illusion): این تکنیک به شکستن «دیوار چهارم» معروف است. در فرادرام، گاهی بازیگران به طور مستقیم با تماشاگران صحبت می کنند، یا شخصیت ها از هویت نمایشی خود آگاه می شوند. این کار باعث می شود مخاطب پیوسته میان دنیای نمایش و دنیای واقعی خود رفت و آمد کند و بر ماهیت ساختگی آنچه می بیند، آگاه شود.
  5. کارکرد زبان (Function of Language): در آثار فرادراماتیک، زبان صرفاً ابزاری برای انتقال معنا نیست، بلکه خود به یک عنصر نمایشی تبدیل می شود. بازی های زبانی، خودارجاعی های کلامی، یا تأکید بر ساختار زبانی متن، باعث می شود که مخاطب به نحوه استفاده از زبان در نمایش و تأثیر آن بر روایت توجه کند.
  6. غلبه عنصر وجودشناسی بر عنصر معرفت شناسی (Ontological over Epistemological): این مفهوم کمی پیچیده تر است. در آثار سنتی، هدف اصلی معمولاً شناخت یک حقیقت یا درک جهان است (معرفت شناسی). اما در فرادرام، تمرکز بیشتر بر «وجود» و «ماهیت» خود اثر نمایشی است. به عبارت دیگر، نمایش بیشتر به این می پردازد که چگونه به وجود آمده است و ماهیت خود را چگونه به مخاطب نشان می دهد، تا اینکه صرفاً داستانی را روایت کند یا حقیقتی را فاش سازد.

حسینی این تکنیک ها را با جزئیات و مثال های متعدد توضیح می دهد و زمینه را برای تحلیل عملی این مفاهیم در نمایشنامه های معاصر ایران فراهم می آورد. خواننده در این بخش از کتاب، با ابزارهایی مجهز می شود که می تواند با آن ها به تحلیل عمیق تر هر اثر نمایشی بپردازد.

تجزیه و تحلیل برگزیده آثار نمایشی معاصر ایران (۱۳۶۰-۱۳۹۰)

پس از بررسی دقیق مبانی و تکنیک های فرادرام، سیده طاهره حسینی در فصل چهارم کتابش، خواننده را به یک سفر عملی در دل ادبیات نمایشی معاصر ایران می برد. او با انتخاب سه نمایشنامه نویس برجسته و اثرگذار، بهرام بیضایی، محمد چرمشیر و محمد یعقوبی، نشان می دهد که چگونه جلوه های فرادرام در آثار آن ها تجلی یافته است. انتخاب این بازه زمانی (۱۳۶۰ تا ۱۳۹۰) نیز به نویسنده این امکان را می دهد که تحولات و پیچیدگی های فرادرام در دوره های مختلف را نشان دهد. این بخش از کتاب، نقطه اوج تحلیل های عملی است که خواننده را به درکی عمیق از کاربرد مفاهیم نظری می رساند.

بهرام بیضایی و فرادرام: «مجلس ضربت زدن»

بهرام بیضایی، به عنوان یکی از برجسته ترین و پیشگام ترین نمایشنامه نویسان ایران، همواره در آثار خود به ساختارشکنی و به چالش کشیدن قواعد نمایشی سنتی پرداخته است. حسینی در کتاب خود، نمایشنامه «مجلس ضربت زدن» او را از منظر فرادرام تحلیل می کند. این نمایشنامه به خوبی نشان می دهد که چگونه بیضایی از تکنیک های فرادرام برای خلق اثری چندلایه و تأمل برانگیز بهره می گیرد:

  • نمایش در نمایش: هسته اصلی «مجلس ضربت زدن» بر این تمهید بنا شده است. نمایش در دل خود، مجلسی را به تصویر می کشد که در آن واقعه شهادت حضرت علی (ع) بازسازی می شود. این لایه های متعدد نمایشی، مرز بین اجرا و واقعیت را در هم می شکند و مخاطب را به تأمل درباره ماهیت خود نمایش و روایتی که ارائه می شود، فرامی خواند.
  • اقتباس: بیضایی به زیبایی از متون دینی و تاریخی شیعه اقتباس می کند، اما این اقتباس صرفاً بازگویی نیست؛ بلکه بازآفرینی هنرمندانه ای است که با برجسته ساختن جنبه های نمایشی روایت، تفسیری نوین از آن ارائه می دهد.
  • ترکیب ژانرها: «مجلس ضربت زدن» را نمی توان به یک ژانر خاص محدود کرد. در آن عناصر تراژدی، تعزیه، و حتی نقد اجتماعی در هم آمیخته اند که به پیچیدگی و غنای اثر می افزاید.
  • مخدوش شدن مرز واقعیت و خیال: شخصیت ها در این نمایشنامه، گاه از نقش خود خارج می شوند، با تماشاگران فرضی صحبت می کنند یا به ماهیت نمایشی وضعیت خود آگاه می شوند. این رویکرد، حس همراهی را در خواننده زنده می کند که خود نیز در حال تجربه این کشف است.
  • کارکرد زبان: بیضایی به تسلط بی نظیرش بر زبان فارسی شهرت دارد. در این اثر نیز، زبان نه تنها ابزاری برای روایت است، بلکه خود به بازیگر اصلی تبدیل می شود. دیالوگ ها، ارجاعات زبانی و فرم های شعری، بر جنبه های نمایشی زبان تأکید دارند.
  • غلبه عنصر وجودشناسی: در «مجلس ضربت زدن»، نمایش بیش از آنکه به دنبال ارائه یک شناخت مشخص از واقعه تاریخی باشد، به بررسی چگونگی وجود این روایت و ماهیت بازنمایی آن در قالب نمایش می پردازد.

محمد چرمشیر و فرادرام: «آسمان روزهای برفی»

محمد چرمشیر یکی دیگر از نمایشنامه نویسان معاصر است که در آثارش از تکنیک های فرادرام به شیوه ای منحصر به فرد بهره می برد. حسینی در این بخش به تحلیل نمایشنامه «آسمان روزهای برفی» می پردازد:

  • نمایش در نمایش: در این اثر نیز، لایه های نمایشی مختلفی وجود دارد که به مخاطب یادآوری می کند او در حال تماشای یک نمایش است، نه واقعیت محض. این شکستن توهم واقعیت، فرصتی برای تأمل بیشتر فراهم می آورد.
  • اقتباس و ارجاع: چرمشیر به اقتباس های خلاقانه و ارجاعات بینامتنی شهره است. در «آسمان روزهای برفی»، او با الهام از داستان ها و وقایع گوناگون، اثری خلق می کند که دائماً به منابع خود اشاره دارد و ماهیت بازنمایانه خود را برجسته می سازد.
  • ترکیب ژانرها: آثار چرمشیر غالباً ترکیبی از طنز تلخ، درام اجتماعی و گاهی حتی عناصر فانتزی است. این ترکیب ژانرها، انتظارات مخاطب را بر هم می زند و او را به تجربه نمایشی غیرمنتظره دعوت می کند.
  • مخدوش شدن مرز واقعیت و خیال: شخصیت ها در «آسمان روزهای برفی» گاه به گونه ای رفتار می کنند که گویی از نمایشی بودن جهان خود آگاهند. این آگاهی، مرز بین صحنه و زندگی را محو کرده و حس نزدیکی بین مخاطب و اثر ایجاد می کند.
  • کارکرد زبان: زبان در آثار چرمشیر، اغلب شاعرانه، اما در عین حال محاوره ای و ملموس است. او با بازی های زبانی و تکرارها، به جنبه های نمایشی کلام و تأثیر آن بر روایت توجه ویژه ای نشان می دهد.
  • غلبه عنصر وجودشناسی: این نمایشنامه نیز بیشتر به ماهیت و چرایی وجود خود می پردازد تا روایت یک داستان خطی. پرسش از هویت و واقعیت در آن، عمیقاً وجودی است.

محمد یعقوبی و فرادرام: «یک دقیقه سکوت»

محمد یعقوبی، نمایشنامه نویس و کارگردان برجسته دیگری است که حسینی به تحلیل یکی از آثار شاخص او، «یک دقیقه سکوت» می پردازد. این نمایشنامه نیز به خوبی نشان دهنده چگونگی کاربرد فرادرام در تئاتر معاصر ایران است:

  • نمایش در نمایش: «یک دقیقه سکوت» به طور آشکار از تکنیک نمایش در نمایش استفاده می کند. شخصیت ها در حال تمرین یا اجرای یک نمایش دیگر هستند که این امر، مخاطب را به طور مداوم از ماهیت نمایشی آنچه می بیند آگاه می سازد و او را به تفکر درباره فرآیند آفرینش هنری وادار می کند.
  • اقتباس و ارجاع: یعقوبی نیز در این اثر، از ارجاعات فرهنگی و متون موجود بهره می برد. این ارجاعات، نه تنها به غنای اثر می افزایند، بلکه بر جنبه خودآگاهی نمایشنامه تأکید می کنند.
  • ترکیب ژانرها: این نمایشنامه نیز ترکیبی از درام خانوادگی، کمدی موقعیت و نقد اجتماعی است. این درهم آمیختگی ژانرها، فضای رئالیستی اثر را با عناصر فرادراماتیک تلفیق می کند.
  • مخدوش شدن مرز واقعیت و خیال: یکی از ویژگی های بارز آثار یعقوبی، بازی با مرزهای واقعیت است. در «یک دقیقه سکوت»، شخصیت ها گاه به مرزهای دنیای نمایش واقف می شوند و به این آگاهی در برابر مخاطب واکنش نشان می دهند.
  • کارکرد زبان: دیالوگ های یعقوبی، به ویژه در این اثر، بسیار واقع گرایانه و در عین حال دارای لایه های معنایی عمیق هستند. بازی های کلامی و تأکید بر گفتار روزمره، به جنبه های فرادراماتیک اثر یاری می رساند.
  • غلبه عنصر وجودشناسی: «یک دقیقه سکوت» نیز بیش از آنکه به دنبال داستانی خطی باشد، به بررسی وضعیت وجودی شخصیت ها و ارتباط آن ها با فرآیند آفرینش هنری می پردازد.

جمع بندی تحلیل ها

تحلیل این سه اثر نمایشی برجسته، به وضوح دستاوردهای اصلی کتاب سیده طاهره حسینی را نشان می دهد. او با این بررسی های تطبیقی، نه تنها وجود فرادرام را در ادبیات نمایشی معاصر ایران اثبات می کند، بلکه نشان می دهد که این پدیده، ریشه های عمیقی در فرهنگ نمایشی ایران دارد و یک پدیده صرفاً وارداتی نیست. این تحلیل ها، دیدگاه خواننده را نسبت به تئاتر ایران غنی تر کرده و او را به شناخت ارزش های نهفته در آن وا می دارد.

فرادرام تلاشی است برای دخیل کردن تماشاگر در جریان نمایش، کاری که نمایش های سنتی ایران نظیر نقالی و تعزیه به بهترین شکل انجام می دادند و نشان می دادند که چگونه می توان مرزهای صحنه و واقعیت را در هم شکست.

سخن پایانی و نتیجه گیری: اهمیت و دستاورد کتاب

کتاب «فرادرام در ادبیات نمایشی ایران» نوشته سیده طاهره حسینی، به عنوان یک پژوهش پیشرو، افق های جدیدی را در فهم و تحلیل ادبیات نمایشی ایران گشوده است. مهمترین یافته این کتاب، تأکید بر این نکته است که فرادرام، با وجود تصورات رایج، نه تنها پدیده ای مدرن و غربی نیست، بلکه ریشه های عمیقی در نمایش های سنتی ایران، از نقالی و تعزیه گرفته تا تخت حوضی و خیمه شب بازی، دارد. نویسنده به شکلی درخشان اثبات می کند که چگونه این اشکال نمایشی، قرن ها پیش از ظهور نظریات پست مدرن در غرب، با آگاهی از ماهیت نمایشی خود و دخیل کردن مستقیم تماشاگر، به جوهره فرادرام دست یافته بودند.

این کتاب با ارائه یک چارچوب نظری منسجم و تحلیل دقیق تکنیک های فرادرام – از «نمایش در نمایش» و «اقتباس» گرفته تا «مخدوش شدن مرز واقعیت و خیال» و «غلبه عنصر وجودشناسی» – به خواننده ابزارهای لازم برای درک عمیق تر هر اثر نمایشی را می بخشد. سپس با بررسی کاربرد این تکنیک ها در آثار نمایشنامه نویسان برجسته معاصر همچون بهرام بیضایی، محمد چرمشیر و محمد یعقوبی، نشان می دهد که چگونه این مفاهیم نظری در عمل، به خلق آثاری چندلایه و تأمل برانگیز منجر شده اند.

ارزش این کتاب در آن است که نگاهی انتقادی و در عین حال محترمانه به تاریخ ادبیات نمایشی ایران ارائه می دهد. سیده طاهره حسینی با این اثر، به پژوهشگران، دانشجویان و علاقه مندان تئاتر و ادبیات، ابزاری قدرتمند برای بازخوانی و تحلیل آثار نمایشی کشورمان می بخشد. این کتاب نه تنها یک منبع آکادمیک قابل اعتماد است، بلکه با زبانی شیوا و تحلیلی دقیق، خواننده را به سفری اکتشافی در دنیای خودآگاه نمایش دعوت می کند. مطالعه این اثر، می تواند راهگشای عمیق تر اندیشیدن به تئاتر و پربارتر نوشتن درباره آن باشد. این کتاب به شما کمک می کند تا نگاهی تازه به آنچه روی صحنه می بینید، داشته باشید و پیوندهای پنهان میان نمایش های کهن و آثار مدرن را کشف کنید.

درباره نویسنده: سیده طاهره حسینی

سیده طاهره حسینی، نویسنده کتاب «فرادرام در ادبیات نمایشی ایران»، یکی از پژوهشگران و دانشگاهیان فعال در حوزه ادبیات نمایشی است. ایشان با نگاهی دقیق و تحلیلی، به بررسی ابعاد مختلف تئاتر ایران می پردازند و تلاش می کنند تا ریشه ها و ارتباطات پنهان میان سنت و مدرنیته را در این عرصه آشکار سازند. تخصص و علاقه مندی حسینی به نظریه های نقد ادبی، به ویژه نظریات پست مدرنیسم، به او این امکان را داده تا با رویکردی نوین به تحلیل نمایشنامه ها بپردازد و ابعاد کمتر شناخته شده ای از آن ها را معرفی کند. کتاب «فرادرام در ادبیات نمایشی ایران» نمونه بارزی از پژوهش های عمیق و ارزشمند ایشان است که جایگاه مهمی در مطالعات ادبیات نمایشی ایران پیدا کرده است. این اثر نشان دهنده توانایی ایشان در ایجاد ارتباط میان تئوری های جهانی و کاربرد آن ها در بستر فرهنگ ایرانی است.

اطلاعات کتاب شناختی کامل

عنوان مشخصات
نام کامل کتاب فرادرام در ادبیات نمایشی ایران
نویسنده سیده طاهره حسینی
ناشر انتشارات سخنوران
سال انتشار ۱۳۹۷
شابک 978-600-455-949-2
تعداد صفحات ۱۰۱ صفحه

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کامل کتاب فرادرام در ادبیات نمایشی ایران اثر سیده طاهره حسینی" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کامل کتاب فرادرام در ادبیات نمایشی ایران اثر سیده طاهره حسینی"، کلیک کنید.